درپرتو آذرخش

نويسنده:زهرا فيروزى
عنوان كتاب: در پرتو آذرخش
اثر: استاد محمدتقى مصباح يزدى
مركز انتشارات مدرسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (قدس سره)
از حسين (ع) مى توان دريا، دريا سخن گفت كه گفته هاى پيشين، طره اى از اين بحر بى پايان است. در كلام حسين (ع) مى توان آسمان، آسمان باورهاى مقدس يافت كه باورهاى امروز ما تنها بخش، اندك از آن بيكرانه شكوه است.
حسين بن على (ع) كشته عبرت هاست و بهاى بصيرت هاى تاريخ ساز. اگرچه سرشك اشك نمود عشق و ارادت به والاترين آرمان آفرينش است اما آنچه در اين وادى، چونان درى ثمين نمايان است. بلنداى بينش و بصيرت و معرفت به فرهنگ حسينى است. فرهنگى كه احياگر بشر امروز و فرداهاست.
فرهنگ حسين ترجمان فرهنگ محمدى و علوى است . اصلاح هر آنچه به خود رنگ فساد گرفته است. آن گاه كه در كوچه پس كوچه هاى حيرت و زير رگبار شبهات و هجوم فرهنگ بيگانه جوانانى را مى بينى كه كشكولى از پرسش هاى بى پاسخ بر دست گرفته و قدم هاى لرزان خونش را بر وادى مصرف گذارند بى اختيار در آرزوى آمدن مردى با كوله بارى از پاسخ هاى عقلانى به سر خواهى برد و آن گاه كه سايه انديشه نورانى اش را بر باورهاى آسمانى مى بينى، آرامشى صد چندان مى يابى و نظاره گر قدم هاى ثابت و محكم جوانان خواهى بود.
اينك، كتابى كه پيش روى داريد مجموعه اى است از پاسخ هايى كه سال ها در انتظار آن بوديم، پاسخ هايى كه زنگار شك و ترديد را بزدايد و راهى روشن فرا راه جوانان قرار دهد.
اين اثر كه در تداوم كتاب آذرخشى ديگر از آسمان كربلا به همت دفتر پژوهش هاى فرهنگى آماده گرديده، حاصل چهارده مجلس، عاشقانه گردهم آمدن و عارفانه از تاريخ كربلا و كربلاييان سخن گفتن است، چهارده مجلس در كنار استادى كه چراغ (مصباح) هدايت را در برابر ديدگان متحير و ناآرام جوانان فرا نهاد تا حقيقت را ديده و ردپاى تاريك شبهه را از حق باز شناسد و در صراط مستقيم و نه صراط هاى نامستقيم پاى نهند.
شناخت و معرفت، بهترين ثمره اين نشست ها بود و چه زيباست كه اين ميوه شيرين، همان عطيه رازآلود خداوندى بر بندگان شايسته خود، جاودانه بماند و به صفحات سپيد تاريخ بنشيند تا فرداى بشريت نيز خود را بر سر اين سفره آسمانى بيابد، سفره اى مالامال از معرفت و عشق و در كنار امام معرفت ها، حسين بن على (ع) آنچه در اين محافل بيان شد، شبهات كوردلانى بود كه ناديده حقيقت، دل به (شبهه) شبه حق سپردند و تلاشى بس طاقت فرسا براى ربودن انديشه هاى تازه جوانه زده داشتند.
طرح شبهات و ارايه پاسخى منطقى با ابزارى چون عقل و نقل و فطرت هنرى است كه در اين كتاب به زيباترين وجه نمايان شده است و استاد با كمال سخاوت از خرمن دانش و بينش خود ديدگان رهپويان حقيقت را سبز و پويا مى سازد.
به راستى كه:
حافظ
ايام محرم كه به بركت خون سيدالشهدا(ع) مبارك شده و بركت آن از زمان شهادت آن بزرگوار تا امروز همچنان براى امت اسلامى ادامه دارد، ايامى است كه بايد در آن فرصت را مغتنم بشماريم و از سويى معرفت خود را نسبت به اهل بيت (ع) و مخصوصا سيدالشهدا (ع) زياد كنيم و از سوى ديگر درس هاى لازم را از حوادث صدر اسلام به خصوص حوادث مربوط به داستان تلخ كربلا بياموزيم و از آنها در جامعه خود استفاده كنيم. هر چند عزادارى، گريه كردن، سينه زدن و همه مراسمى كه به عنوان بزرگداشت شعائر دينى و اظهار ارادت به پيشگاه سيد الشهدا (ع) انجام مى شود به تنهايى مطلوبيت ذاتى دارد، ولى بركات سيد الشهدا (ع) به اندازه اى زياد است كه ما نبايد به اين مقدار اكتفا كنيم. بركات فراوان ديگرى در معرفت آن حضرت و تامل در كلمات نورانى و سيره آسمانى اش نصيب جامعه اسلامى مى شود كه اين بركات نسبت به آن ها بسيار ناچيز خواهد بود.
بايد سعى كنيم معرفت خود را نسبت به سيدالشهدا(ع) بيشتر كرده، اهداف آن حضرت را بهتر ياد بگيريم و از درس هاى علمى آن حضرت براى زندگى امروز خود استفاده كنيم.
در گذشته هاى دور بنى اميه بلاهايى را سر مسلمانان آوردند. اما امروز الحمدلله نه ما از بنى اميه هستيم و نه حاكمان ما بنى اميه هستند. آيا امروز از جنگ كربلا خبرى نيست؟ كسى كه گفت «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» بدون دليل اين سخن را نگفت. جريانات تاريخى هر روز تكرار مى شود. درست است كه روش ها، تاكتيك ها و شعارها تغيير مى كند، اما جنگ حق و باطل هميشه خواهد بود.
اگر كسانى نقاب بر چهره زدند، من و شما بايد با هوشيارى آنها را بشناسيم. بايد بررسى كنيم و ببينيم چه كسى درد دين دارد و چه كسى براى احكام اسلام دل سوزى مى كند؟
در مقابل دين، امور زيادى را مى توان مطرح كرد، امورى مانند مليت، نياكان، تخت جمشيد.
آيا انقلاب ما براى احياى چهارشنبه سورى بود؟
آيا مردم ما براى ترويج فحشا و منكر بين جوانان و آزاد شدن اختلاط دختر و پسر انقلاب كردند؟
آيا شهداى ما براى اين كه شخصيت هايى در مجالس عيش و عشرت، مشروب خوارى و قماربازى شركت كنند، جان خود را فدا كردند؟
آيا شرايط امروز با شرايط زمان واقعه كربلا تفاوتى دارد؟
مگر در دربار يزيد چه مى گذشت؟
اگر قيام سيد الشهدا نبود امروز من و شما چيزى از اسلام نمى دانستيم و به تدريج اين مسايل براى مردم عادى شده بود.
با وجود اين كه هنوز بيش از نيم قرن از ظهور اسلام نگذشته بود، اسلام در معرض چه خطرى قرار گرفته بود و اين خطر چگونه با شهادت سيد الشهدا(ع) رفع مى شد. اگر امام حسين (ع) چنين كارى را انجام نداده بود، هرگز انقلاب اسلامى ايران تحقق پيدا نمى كرد. انقلاب ما از قيام حضرت سيد الشهدا (ع) الگو گرفته است. اما پس از پيروزى انقلاب مجددا ريشه هاى همان سادگى هايى كه در توده مردم زمان گذشته بود، در جامعه ما هم شروع به جوانه زدن كرد.
اگر باب انتقاد از حكام باز نباشد، اساس اسلام از بين خواهد رفت، داستان معاويه تكرار خواهد شد و مجددا به نام دين استبداد سلطنتى در جامعه حكمفرما خواهد شد.
آن زمان استبداد سلطنتى حاكم بود، امروز استبداد جمهورى حاكم خواهد شد! حضرت سيد الشهدا (ع) كسى بود كه بناى چنين سنتى را در جامعه اسلامى گذاشت كه بايد با حاكمى كه مخالف دين عمل مى كند، برخورد شود.
در مرحله اول با موعظه و نصيحت، در مرحله بعد هم از راه هاى ديگر تا جايى اگر حفظ ارزش هاى اسلامى متوقف بر نثار خون بود، مومن بايد آمادگى چنين فداكارى را داشته باشد. اين مكتب حسين (ع) است چرا امام (قدس سره) مى فرمود: آنچه داريم از امام حسين (ع) است؟ امام حسين (ع) با امام حسن (ع) چه تفاوتى داشت؟ هر دو سيد شباب اهل الجنه بودند. امام حسين (ع) به برادر بزرگتر خود احترام مى گذاشت. حال چرا ما بيشتر از امام حسين (ع) ياد مى كنيم؟
چون براى آن حضرت شرايطى پيش آمد كه نوعى فداكارى را اقتضا مى كرد و اين شرايط براى شخص ديگرى هم فراهم نشد. بر همين اساس آن بزرگوار الگويى شد كه تا پايان قيامت كارآيى خواهد داشت.